جريان روانشناسي مدرن در يكصد سال اخير شامل چهار « موج » بوده است .
« موج اوّل » روانشناسي ، نگرش « روانكاوانه[۱]» بود . اين جريان ، توسط « زيگموند فرويد » ، عصب شناس اتريشي ، پايه گذاري شد و با كارهاي بزرگان ديگري همچون آدلر ، يونگ ، هورناي ، فروم ، الكساندر و …گسترش پيدا كرد . اساس تئوري روانكاوي بر نقش « سائق ها[۲]» بر رفتار انسان بود . « ارگانيسم » تمايل به ارضاء « سائق ها » ( معادل ذهني غرائز ) دارد و «تمدن » ارضاء « سائق ها» را محدود ميكند . در كشمكش بين نياز « ارگانيسم » به ارضاء و نياز تمدن به اطفاء غرايز ، فرايند « سركوبي[۳]» و انواع « مكانيزم هاي دفاعي[۴]» شكل ميگيرند تا تعادلي بين «ارضاء» و « اطفاء » ايجاد كنند . هر چه اين فرآيند ، « ناآگاهانه تر » باشد ، الگوي زندگي فرد ، بيشتر با كشمكش دروني[۵]، اضطراب[۶]يا سبك زندگي تكراري ، كليشه اي و غيرقابل انعطاف[۷]همراه خواهد بود و هر چه اين فرآيند « آگاهانه تر » باشد ، رفتار فرد پخته تر و با انعطاف بيشتر همراه خواهد بود . بنابراين هدف روانكاوي به آگاهي آوردن ريشههاي ناخودآگاه رفتار است.
« موج دوم » روانشناسي ، « رفتار گرايي[۸]» است كه توسط دانشمنداني همچون پاولف ، واتسون ، و لپه و اسكينر پايه گذاري شد .
اساس اين تئوري ، اين است كه ذهن يك دستگاه « يادگيري[۹]» است و پاية رفتارها و احساسات ، مشاهدات ما و اطلاعاتي هستند كه در ذهن ما ثبت ميشوند . براين اساس ، ذهن ما توسط اطلاعاتي كه از محيط دريافت كردهايم «برنامه ريزي » شده است[۱۰]و درمان ، مشتمل است بر ايجاد تجربيات جديدي براي مراجع كه منجر به «زدودن » برنامه هاي قبلي[۱۱]و ثبت اطلاعات جديد[۱۲]گردد . بعدها ، جزء شناختي[۱۳](تفسير ذهن از تجربيات ) توسط دانشمنداني چون اليس و بك بيشتر مورد توجه قرار گرفت و درمان رفتاري[۱۴]تبديل به درمان شناختي –رفتاري[۱۵]شد .
موج سوم روانشناسي ، موج « وجودي » است[۱۶]. در اين موج جنبة فلسفي روانشناسي بيشتر مدنظر قرار گرفت و موضوعاتي همچون جايگاه انسان در هستي ، معناي زندگي و جبر و انتخاب مورد توجه قرار گرفتند . بزرگاني همچون ژان پل سارتر ، ويكتور فرانكل و آبراهام مازلو در شكلگيري اين جريان نقش مهمي داشتند . گرچه به ظاهر ، اين موج ، ارائه كننده روش هاي درماني خاصي نبود ، انديشة « وجودي » باعث شكلگيري جريانات درماني قابل توجه در جوامع شد كه بهترين نمونة آن « گروههاي خودياري[۱۷]» هستند كه ميليونها نفر در سطح جهان با عضويت و مشاركت در آنها فرآيند درمان را ميگذرانند.